سایت حزب مردم افغانستان

هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

( Afghanistan People's Party (APP


    نباید گذاشت افغانستان سومالی دوم شود

    avatar
    Admin
    Admin

    تعداد پستها : 202
    تاريخ التسجيل : 2010-07-22
    20100809

    نباید گذاشت افغانستان سومالی دوم شود Empty نباید گذاشت افغانستان سومالی دوم شود

    پست  Admin

    نباید گذاشت افغانستان سومالی دوم شود 2010_7_18_10_39_8

    محمدرضا بهرامی، سفیر سابق ایران در افغانستان بر این اعتقاد است که در صورت غفلت از گروه های شورشی در افغانستان ‌این کشور به سومالی دیگری تبدیل خواهد شد.

    بهرامی سفیر اسبق کشورمان در کابل

    زهرا خدایی

    سفر زرداری به اروپا در حالی صورت گرفت که فارغ از خسارات و صدمات ویرانگر سیل اخیر در این کشور که منجر به کشته و زخمی شدن بیش از هزاران نفر و بی‌خانمان شدن 15 میلیون پاکستانی شد، کامرون چندی پیش، پاکستان را به صدور تروریسم محکوم کرد. زرداری ترجیح داد علیرغم همه این مسائل سفرش را به اروپا لغو نکند، دلیل این مسئله چیست؟
    اظهارات کامرون از دو منظر قابل توجه بود: نخست اینکه برای اولین بار، بالاترین سطح اجرایی کشور انگلستان چنین موضعی را در قبال پاکستان اتخاذ می‌کرد و دوم اینکه این اتفاق در کشور هند افتاد. از طرفی به نظر می‌رسد که موضع اخیر انگلستان با سیاستهای سنتی این کشور در تضاد بود و شاید به همین دلیل بود که برخی از چهره‌های انگلستان از جمله میلیبند، وزیر امور خارجه سابق این کشور هم به مخالفت با این موضوع برخاستند. به نظر می‌رسد این اظهارات بروز نشانه‌های فرصت‌طلبی در سیاست خارجی سنتی انگلیس است.
    از سوی دیگر انگلیسی‌ها قراردادی معادل یک میلیارد دلار با هند امضاء کرده‌اند که شاید انگیزه لازم را برای اتخاذ چنین موضعی ایجاد کرده است. اظهارات کامرون، عکس‌العملهای تندی در پاکستان به همراه داشت و تقریباً میان بخشهای مختلف این کشور همگرایی کامل در مخالفت با این موضوع ایجاد شده بود.
    اما درمجموع، علیرغم اظهارات تند کامرون در خصوص روابط پاکستان و انگلستان باید گفت که هر دو کشور سعی کردند که بعد از این موضع‌گیری از کنار این مسئله به آرامی عبور کنند. کامرون، بعد از اظهاراتش، رابطه با پاکستان را مشارکتی استراتژیک و استوار قلمداد کرد و زرداری هم دوستی دو کشور را اینگونه توصیف کرد: دوستی که هرگز نخواهد گسست.

    با این همه انتقادات داخلی به زرداری بسیار بالاگرفت. این انتقادات نمی‌تواند تأثیری منفی بر عملکرد وی داشته باشد؟
    همانطور که اشاره کردید به هرحال سفر زرداری به لندن به خاطر موضع تند کامرون علیه پاکستان و سیل ویرانگری که منجر به کشته و زخمی شدن حدود 1500 نفر از شهروندان این کشور و بی‌خانمان شدن 15 میلیون پاکستانی شد انتقادات داخلی، زیادی را در پی داشت. برخی معتقدند که زرداری باید سفرش را به انگلستان لغو می‌کرد. به نظر می‌رسد این اقدام زرداری، همانگونه که با مخالفتهای زیادی در داخل روبه‌روست، می‌تواند بر سرنوشت و آینده حزب مردم خصوصاً با توجه به انتخاباتی که قرار است در سال 2013 برگزار شود، تأثیر منفی بگذارد. شرایط داخلی پاکستان در حال حاضر به لحاظ اقتصادی، آمار بالای بیکاری، بحران انرژی و مسائل امنیتی شرایط ایده‌آلی نیست و در این شرایط به نظر می‌رسد که اقدام زرداری که به نوعی غرور ملی این کشور را نیز خدشه‌دار کرد، می‌‌تواند تأثیر منفی در انتخابات 2013 داشته باشد.

    این اقدام زرداری تأثیری در حوزه افغانستان داشته است؟
    زرداری در این سفر گفت‌وگو با طالبان را مورد تأکید قرار داد. در حوزه افغانستان نیز اعلام کرد که جامعه بین‌الملل (که پاکستان نیز بخشی از آن است)در حال باختن بازی در این کشور است. برداشت من اینست که اظهارات و مواضع زرداری، شرایط را بیش از آنچه که تصور می‌شود به نفع گروهها و جریانهای شورشی و تندرو قلمداد کرده و به نوعی فرایند مذاکره با گروههای شورشی در افغانستان را از منظر دولتمردان پاکستان مورد تشویق قرار داده است.

    پس اگر اینگونه باشد باید تصمیم کرزی درباره مذاکره با طالبان را نیز مثبت ارزیابی کنیم
    هر دیالوگی، فارغ از اینکه طرفین چه کسانی هستند و هر فرآیندی که به ایجاد یک مصالحه ملی بر پایه داشته‌های فعلی دولت افغانستان، کاهش ناامنی و توسعه امنیت کمک کند، باید مورد تشویق قرار گیرد. منظور از داشته‌های فعلی اینست که چهارچوب حاکمیت کنونی، قانون اساسی و نهادهای دولتی و حکومتی به حیاتشان ادامه دهند تا افغانستان مجبور نشود بازی را دوباره از صفر شروع کند. نه سال جنگ در افغانستان اتفاقات و دستاوردهایی در این کشور به همراه داشته که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

    در اظهارات شما مشخص است که میان گروههای شورشی و افراطی تفکیک قائل هستید.
    تمایل و تأکید من برای استفاده از واژه گروه‌های شورشی به این دلیل است که من بین تروریسم و افراط گراها مرز قائلم. هر چقدر که بیشتر بر این گروهها سخت گرفته شود، امکان تعامل محدودتر شده و با سرکوب نمی‌توان به نقطه مشخصی رسید.

    می توانید یک دسته‌بندی از عناصر موجود در افغانستان به ترتیب نامطلوبی ارائه دهید؟
    اول گروههای تروریستی، دوم گروههای افراطی و سوم گروههای شورشی. شورشیان را به این دلیل در رتبه سوم قرار می‌دهم که افراط می‌تواند به تروریسم منجر شود ولی به نظر من شورش به تروریسم منجرنمی‌شود. شورشی‌ها را می‌توان با مذاکره تعدیل کرد. حتی در بعضی مواقع همین شورشی‌ها می‌توانند بگویند هدف ما مقدس است چرا که ما در حال مبارزه با اجنبی که کشورمان را اشغال کرده است هستیم.

    آیا انسجامی میان طالبان وجود دارد؟
    خیر. طالبان دارای دسته‌بندی و شاخه‌های زیادی هستند. از جمله گروه حقانی که ارتباط نزدیکی با القاعده دارند در وزیرستان شمالی هم جلال‌الدین حقانی و هم پسرش سراج‌الدین در خیلی از عملیاتهای انتحاری و بمب‌گذاری شرکت دارند. اما در کنار همین گروههای افراطی، گروههای دیگری نیز هستند که به تندی حقانی‌ها نیستند. اگر همه طالبان را در مجموعه حقانی قرار داده و آنها را افراطی و تروریست بخوانیم، ممکن است عین واقعیت نباشد، اما حقیقت اینست که برخی افراطی و برخی شورشی هستند. گروه حقانی‌ به تروریسم نزدیک است اما گروههایی مانند ملابرادر را نمی‌توان افراطی خواند. هرچند که نمی‌توان این تحلیل را درست دانست اما بسیاری از همین گروههای شورشی در حال مبارزه با گروههای خارجی هستند. آنها براین اعتقادند که نیروهای خارجی کشور را اشغال کرده‌اند و باید با آنها مبارزه کنند. هر چند در جریان مبارزه ممکن است این گروههای شورشی دست به فعالیتهایی بزنند که اصلاً قابل توجیه نیست، اما فعالیت خود را مبارزه با نیروهای خارجی می‌دانند.

    چرا شما اینقدر به گفت‌وگو با شورشیان اهمیت می‌دهید
    وقتی گفت‌وگو نباشد یعنی حرف آمریکا باید پیش برود که همان نظامی‌گیری است. اما تقریباً الان همه به این نتیجه رسیده اندکه گزینه نظانی شکست خورده و باید به دنبال تعامل سیاسی بود. تعامل سیاسی سخت است چون گروههای شورشی تصور می‌کنند که در موقعیت برتری نسبت به گذشته قرار دارند. نگرانی موجود اینست که اگر آمریکا و ناتو با همین استراتژی بخواهند ادامه دهند، هیچ نتیجه‌ای جز خروج مفتضحانه از افغانستان نخواهند داشت. لذا عدم توجه نسبت به مشکلات فعلی افغانستان ممکن است منجر به ایجاد سومالی دیگری در منطقه بشود که این اتفاق می‌تواند برای منطقه نگران‌کننده باشد.

    بنابراین باید کرزی را تشویق کرد، چون این شرایط را به خوبی درک کرده و بین گزینه‌هایی که در دسترس داشته به اسلام‌آباد رو آورده است.
    من این جمله را اینگونه اصلاح می‌کنم که کرزی رویکرد منطقه‌ای خود را برای حل بحران افغانستان افزایش داده و تقویت کرده است. این مسئله به معنای عدم توجه به غربی‌ها نیست. اما تا سه سال پیش این موازنه کاملاً به نفع غربی‌ها بود و رویکرد منطقه‌ای افغانستان، رویکرد متعادلی نبود.
    مُشاطرة هذه المقالة على: reddit

    لا يوجد حالياً أي تعليق


      اكنون الجمعة مارس 29, 2024 1:02 am ميباشد